طاهر رسولی

تریبون فرصت گفتن حرف حساب، یا بیان تسویه حساب است ؟
ای زبان ! تو بس زیانی مر مرا 
چون تویی گویا ، چه گویم مر تو را ؟
ای زبان ! هم آتش و هم خرمنی
چند این آتش در این خرمن زنی؟
در نهان جان از تو افغان می کند 
گر چه هر چه گوییش آن می کند
ای زبان ! هم گنج بی پایان تویی 
ای زبان ! هم رنج بی درمان تویی
هم صفیر و خدعه مرغان تویی
هم انیس وحشت هجران تویی

در طول تاریخ همیشه خطابه، در نشر دانایی یا ترویج نادانی نقشی ممتاز و عجیب داشته است. همین سخنرانی ها بوده است که موجب شکوفایی و یا عقب ماندگی جوامع بشری شده است.
این ارتباط کلامی بین گوینده و شنونده در طول زمان و متناسب با امکانات، تغییر کرده و در اشکال گوناگون متجلی شده است. تا اینکه امروزه ما در قالب تریبون بیشتر با آن آشنا هستیم.
سخنرانی که پشت تریبون قرار میگیرد با بیان دیدگاه خود موجب تغییر نگرش مخاطبین خویش می شود و سبب پیدایش تصمیمات و یا رفتارهای خوب یا بد آنها واقع می گردد. برای همین است که نقش سخنران و بیان آنچه می گوید یکی از ارکان اصلی اتفاقات در جامعه محسوب می‌شود. 
نمایندگان مجلس شورای اسلامی ایران در طول این چهار دهه از عمر خود موفقیت ها و یا بحران های گوناگونی را بابت تریبون و سخنران آن تجربه کرده است.
شهرستانهای سقز وبانه هم از این قاعده مستثنی نبوده و نیست، تریبون بدستان توانسته اند موجب وحدت و همدلی، تشکیک و یا ناامیدی در میان مردم این دو شهر شوند. متأسفانه گاهی بجای بیان حرف حساب و نشر خدمات مانای نماینده مردم سقز وبانه در شهرستان از تریبون برای تسویه حساب های جناحی یا شخصی بهره‌برداری شده است و در کمال ناباوری اکنون نیز ما شاهد این رفتار نامناسب هستیم.
در شهرستان سقز وبانه عده ای تلاش می کنند با تغییر نماینده مجلس، خدمات ارزنده نماینده کنونی را سیاه نمایی نموده و همه کاستی های موجود را نتیجه عملکرد ایشان قلمداد نمایند!

البته برای این افراد فرقی ندارد کدام جناح قدرت را از دست داده است بلکه باید به مردم بگویند مشکلات دست پرورده نماینده کنونی است و ما چنین و چنان کردیم و وقتی این نماینده هم عوض شود این افراد رنگ عوض کرده و همراه نماینده بعدی، نماینده فعلی را تخریب می کنند. بوالعجب!!!

اینجا است که نقش تریبون در شهرستان حیاتی می گردد و صاحبان آن باید در تنویر افکار عمومی و نشر امید، بیان دستاوردهای نماینده اقدام نمایند نه اینکه با تخریب چهره های خدوم شهر و شهرستان موجب یاس و ناامیدی مردم به نظام شوند.

عناوین در شهرستان متاثر از جایگاه های بزرگتر کشوری دارد به عنوان مثال: فرماندار نماد ریاست‌جمهوری است و امام جمعه نماد رهبری است.

تضعیف هرکدام از این دو جایگاه در اصل تضعیف دو جایگاه بالاتر است. منظورم این نیست که صاحبان این دو جایگاه در شهرستان سقز وبانه را باید قدیسه تلقی کرد و اشتباهات آنها و یا تخلفات شأن را نادیده گرفت و قانون با ایشان برخورد نکند. بلکه قانون برای هر جایگاهی، مکانی برای بررسی عملکرد آنها در نظر گرفته است و بارها مقام معزز رهبری اشاره داشته اند که حریم ها را حفظ کنید.
به عبارت ساده اگر عضویی از مجموعه اجرایی قوه مجریه تخلف کند، مرجع رسیدگی دیوان عدالت اداری است و یا ما دادگاه ویژه روحانیت داریم و... پس چرا بعضی از صاحبان تریبون به اسم شفاف سازی، از طریق تریبون حرفهایی مطرح می کنند که بیشتر موجب اختلاف و تفرقه در جامعه می شود؟

براستی چرا رسانه های سقز وبانه در طول این دوسال  در تریبون های خود سخنی از:
عدم واردات 100 قلم کالا
عدم بازگشایی مرز سیف سقز

عدم اتمام جاده صاحب کلتپه، کلتپه کوچه طلا
عدم تصویب منطقه آزاد بانه
عدم اتمام سالن ورزشی 1200 نفری  بانه
عدم خدمات رسانی به مردم حاشیه سقز وبانه
عدم تصویب منطقه ویژه اقتصادی بانه
عدم انتصابات آبدارچی گرفته تا روسای ادارات شهرستانهای سقز وبانه
عدم بازگشایی مرز مسافربری مرز سیران بند بانه
عدم اتمام جاده سقز بوکان، سقزبانه، سقزمریوان، بانه مریوان
عدم اتمام پردیس سینمایی بانه
عدم تکمیل بیمارستان شفا
عدم تکمیل وافتتاح فرودگاه سقز
عدم رسمی شدن مرز سیران بند بانه  صحبتی نکردند

چرا در خصوص مجتمع تجاری تفریحی آربابالند بانه صحبتی گفته نمی شود؟
چرا از دستاوردهای بزرگ نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در شهرستان سقز وبانه سختی به میان نمی آید؟
چرا از مشکلات مستاجرین و وضعیت معیشتی مردم بحثی مطرح نیست؟
 چرا صاحبان تریبون ها از عدم تمایل جوانان به ازدواج و حجم بالای طلاق صحبت نمی کنند و نمی‌گویند تکلیف چیست؟

و دهها پرسش دیگر که مردم سقز وبانه بیشتر خواهان شنیدن هستند تا بحث های جناحی و سیاسی بی سرانجامی که نشات گرفته از اختلافات جناحی می باشد.