مصاحبه با مهدی احمدیاری فعال محیط زیست ،
نهالها به دیواندره جان میدهند، نه وعدههای بیسرانجام
تخریبهای سودجویانه، زبالههای رهاشده، قطع درختان و آتشسوزیها، همگی دست به دست دادهاند تا مراتع و زیباییهای دشتها و کوههای دیواندره یکییکی نابود شوند. در حالیکه این تهدیدها هر روز گستردهتر میشوند، مسئولان همچنان بدون برنامه و بیتفاوت نظارهگرند.
دشتهای وسیع سارال و چهل چشمه در دیواندره، بهعنوان یکی از گنجینههای طبیعی این خطه، با گیاهان غنی و مناظری بکر، مایه فخر مردم منطقه هستند. این سرزمین سبز با کوههای سربهفلک کشیده و دشتهای وسیع، زیستگاهی بینظیر برای انواع گونههای گیاهی و جانوری است که در این فضا زندگی میکنند. اما این ظرفیتهای طبیعی که از نسلهای گذشته به ارث رسیده، اکنون در معرض تهدید قرار گرفتهاند.
تخریب بیرحمانه محیط زیست، قطع بیرویه درختان، آلودگی منابع آبی و انباشت زبالهها، روز به روز از زیبایی و ثروت این دیار میکاهد. در حالی که دشتها و جنگلهای سرسبز دیواندره میتوانستند به منابع طبیعی و گردشگری مهمی تبدیل شوند، تهدیدات زیستمحیطی به سرعت در حال از بین بردن این ظرفیتها هستند. در آیندهای نه چندان دور، اگر این روند ادامه یابد، طبیعت بیهمتای دیواندره ممکن است به فراموشی سپرده شود.
در این میان، حرکتهایی همچون کاشت نهال و احیای منابع طبیعی میتواند جانی دوباره به این سرزمین ببخشد. یکی از پیشگامان این تلاشها، مهدی احمدیاری است که با اقدامات خود در زمینه حفاظت از محیط زیست و ترویج فرهنگ حفظ طبیعت، گامی موثر در جهت احیای دیواندره برداشته است.
مهدی احمدیاری فعال حوزه منابع طبیعی و محیط زیست که سال ها بدون وقفه و بدون هیچ چشمداشتی در این حوزه فعالیت می کند، در این مصاحبه از تجربیات، چالشها و برنامههای آیندهاش برای حفاظت از محیط زیست دیواندره سخن میگوید. برای آشنایی بیشتر با تلاشهای او و روشهای نوین در احیای منابع طبیعی، این مصاحبه را از دست ندهید.
نقطه آغاز فعالیتهای محیطزیستی شما چه بود و چگونه از یک تجربه ساده، به کنشگری محیطزیستی رسیدید؟
آغاز ماجرا بسیار ساده بود. برای تأمین مخارج زندگی، به نصب شبرنگ روی شیشه مغازهها مشغول بودم. پس از اتمام هر پروژه، معمولاً تکههای اضافی و ضایعات را همانجا رها میکردیم. تا اینکه روزی، صاحب یکی از مغازهها با لحنی مؤدبانه از ما خواست زبالهها را جمع کنیم. همین تذکر محترمانه، جرقهای شد برای تغییری اساسی در نگرش من؛ از آن پس، دیگر هیچگاه اجازه ندادم زبالهای از کارم در محیط باقی بماند.
این تغییر رفتار شخصی، آغازی بود بر مسیری تازه. با تشکیل گروههایی در تلگرام و همراهی دوستان، فعالیتهای محیطزیستیمان شکل جدیتری به خود گرفت. از پاکسازی غار تاریخی کرفتو گرفته تا برنامههای خانوادگی برای پاکسازی طبیعت در گردشهای آخر هفته، کمکم باور کردیم که اقدامات کوچک، اگر مستمر و با دغدغه همراه باشند، میتوانند تأثیرات بزرگی داشته باشند.
همان تجربه ساده، نقطه عطفی شد برای ورود من به دنیای کنشگری محیطزیستی؛ مسیری که همچنان با عشق و مسئولیت در آن گام برمیدارم.
چه زمانی به این نتیجه رسیدید که باید از فعالیتهای خود فراتر بروید و وارد حوزه فرهنگسازی و رسانه شوید؟
با افزایش توقعات از گروههای ما و موفقیت اقدامات ابتدایی، تصمیم گرفتیم کار را حرفهایتر دنبال کنیم. شروع به تحقیق درباره انجمنهای محیطزیستی دیگر در استان کردیم و با آنها وارد تعامل و همکاری شدیم. در ادامه، در مدارس و محلهها کارهای فرهنگی انجام دادیم. احساس کردیم برای تأثیر بیشتر باید وارد فاز رسانهای شویم؛ پس موضوعات محیطزیستی را به رسانهها پیوند زدیم و مطالبهگری را آغاز کردیم.
به نظر شما کدام نهادها میتوانستند نقش مؤثرتری در حفظ منابع طبیعی داشته باشند؟
بدون تردید، سیستم آموزشوپرورش یکی از مهمترین نهادهاییست که میتوانست با آموزشهای هدفمند و مداوم به دانشآموزان، فرهنگ حفاظت از طبیعت را از سنین پایین در ذهن و رفتار نسلهای آینده نهادینه کند. اگر این آموزشها بهدرستی و با برنامهریزی بلندمدت انجام میشد، شاید امروز نیازی به تشکیل گروههای خودجوش مردمی برای جبران این کاستیها نبود.
در کنار آن، ادارههای منابع طبیعی و سازمان حفاظت محیطزیست نیز باید با انسجام و هماهنگی بیشتری عمل کنند. متأسفانه، ضعف در فرهنگسازی و نبود سیاستهای آموزشی و رسانهای مؤثر باعث شده توجه به محیطزیست هنوز به یک دغدغه عمومی در جامعه تبدیل نشود.
در اجرای پروژهها، محیطزیست تا چه اندازه در اولویت قرار دارد و چه خلأهایی وجود دارد؟
متأسفانه در بسیاری از پروژههای بزرگ، حفظ محیطزیست نهتنها در اولویت قرار ندارد، بلکه گاه بهطور کامل نادیده گرفته میشود. اجرای هر طرح عمرانی یا صنعتی نیازمند هماهنگی نهادهای مسئول است، اما وقتی شاهد تخریب طبیعت توسط معادن، بدون پرداخت خسارات یا جبران آسیبها هستیم، یا زمانی که تصرف غیرقانونی مراتع بدون پیگیری قضایی مؤثر انجام میشود، این پیام به جامعه منتقل میشود که محیطزیست ارزشی در تصمیمگیریها ندارد.
هرچند برخی قضات در مواردی با صدور احکام نوآورانه، مانند الزام متخلفان به کاشت و نگهداری نهال، گامهایی مثبت برداشتهاند، اما در مجموع، سیستم قضایی بازدارندگی لازم برای مقابله با تخلفات محیطزیستی را ندارد. نبود نظارت مؤثر، فقدان ضمانت اجرای کافی، و کماهمیت دانستن محیطزیست در سیاستگذاریها، از مهمترین خلأهاییست که باید بهطور جدی مورد بازنگری قرار گیرد.
آیا گزارش رسانهها در زمینههایی چون قاچاق چوب و تخریب مراتع تأثیرگذار بوده است؟
در این حوزه ورود کردهایم و حتی گزارشهایی ارائه دادهایم، اما پس از مدتی چوبها در مزایده دوباره به قاچاقچیان بازمیگردد. در حالی که در بسیاری از کشورها برای چنین جرایمی احکام سنگینی صادر میشود، در کشور ما عدهای به دنبال دور زدن قانون هستند.
آیا تاکنون از شما به عنوان فعال محیطزیست برای مشورت یا برنامهریزی دعوت شده است؟ چرا صدای فعالان محیطزیستی به گوش مسئولان نمیرسد؟
نه، متأسفانه تاکنون هیچگونه مشورتی از ما خواسته نشده است. با وجود اینکه ما یک گروه فعال و با سابقه در این حوزه هستیم، مسئولان برنامهای برای تعامل با فعالان مردمی ندارند و حتی از تجربیات میدانی ما استفاده نمیشود.
با توجه به دغدغههای زیستمحیطی که در دیواندره مطرح است، یکی از مسائلی که همواره مورد توجه قرار گرفته، وضعیت نابسامان سایتهای دفن زباله است. چرا در این زمینه اقدامی مؤثر برای ساماندهی این سایتها صورت نمیگیرد؟
یکی از دغدغههای اصلی زیستمحیطی در دیواندره، وضعیت نابسامان سایتهای دفن زباله است. در حال حاضر، دفن زبالهها به شیوهای کاملاً سنتی و غیرمهندسی انجام میشود. با وجود هشدارهای مکرر کارشناسان و فعالان محیطزیست، مسئولان همچنان از اجرای راهکارهای مؤثر و علمی در این زمینه طفره میروند و عملاً تمامی اقدامات را به جذب سرمایهگذار بخش خصوصی موکول کردهاند.
در بسیاری از روستاهای دیواندره حتی یک سایت دفن استاندارد هم وجود ندارد. زبالهها بهصورت پراکنده در دل طبیعت رها میشوند و وزش باد آنها را به نقاط دورتر منتقل میکند. این وضعیت بهویژه در مسیرهای روستایی بهوضوح مشهود است و چهرهی طبیعی منطقه را بهشدت مخدوش کرده است. این معضل نهتنها تهدیدی جدی برای محیطزیست محسوب میشود، بلکه برای سلامت عمومی نیز خطرات جدی به همراه دارد و نیازمند اقدامی فوری، هماهنگ و مسئولانه از سوی نهادهای ذیربط است.
در حوزه زباله و تفکیک آن، چه طرحهایی در نظر دارید و آیا زیرساختی برای آن وجود دارد؟
متأسفانه در حال حاضر هیچگونه زیرساخت مشخص و منظمی برای تفکیک زباله در منطقه وجود ندارد. با این حال، ما طرحهایی را طراحی کردهایم که بر پایه الگوهای موفق داخلی و بینالمللی قابل اجرا هستند. هدف ما آغاز یک حرکت تدریجی و اثرگذار است؛ به همین منظور، بهزودی اجرای پایلوت این طرح را در یکی از مدارس آغاز خواهیم کرد تا فرآیند تفکیک زباله از مبدأ، از محیط آموزشی و با مشارکت دانشآموزان شکل بگیرد.
اجرای موفق این طرح نیازمند آموزش مداوم، فرهنگسازی هدفمند و مشارکت فعال دهیاریها، شهرداریها و مدارس است. ما بر این باوریم که با ایجاد انگیزه و آگاهی در میان نسل جوان، میتوان گامهای مؤثری در جهت مدیریت اصولی پسماند و حفاظت از محیطزیست برداشت.
برخی معتقدند که رها کردن قوطیهای پلاستیکی و فلزی به نفع زبالهگردهاست. آیا این تفکر درستی است؟
این یک باور کاملاً نادرست و آسیبزاست. رها کردن قوطیهای فلزی و پلاستیکی در طبیعت، نهتنها کمکی به زبالهگردها نمیکند، بلکه باعث پخش زباله با وزش باد و انتقال آنها به رودخانهها و منابع آبی میشود؛ مسألهای که آسیب جدی به محیطزیست وارد میکند.
راه درست این است که افراد زبالهگرد را بهصورت نظاممند در فرآیند تفکیک و بازیافت مشارکت دهیم یا زبالههای خشک را در منازل جدا کرده و به شکلی سامانیافته به آنها تحویل دهیم. با این روش، هم درآمدی قانونی و انسانی برای آنها فراهم میشود و هم از تخریب طبیعت جلوگیری میشود. حفاظت از محیطزیست نباید به بهانه کمک به دیگران به خطر بیفتد؛ بلکه باید راهحلی پیدا کنیم که هر دو هدف را بهطور همزمان محقق کند.
با توجه به مشکلات زیستمحیطی ناشی از وضعیت نابسامان دفن زباله در دیواندره، چه اقداماتی در زمینه درختکاری برای بهبود شرایط زیستمحیطی این منطقه انجام دادهاید؟ درختها چگونه تهیه میشوند و در این پروژه با چه چالشهایی مواجه هستید؟
ما تاکنون ۱۰ هزار نهال کاشتهایم. این نهالها از طریق گروهی به نام «نهضت اجتماعی جوانان»، که یک حرکت کشوری است، از منابع طبیعی دریافت شدهاند. در سه سایت مختلف در دیواندره، حدود ۵ هزار نهال کاشته شده است.
اما مشکل اصلی در این پروژه، عدم توجه کافی به نگهداری و مراقبت از نهالها است. متأسفانه، بسیاری از ارگانها تنها به تعداد نهالهای کاشتهشده توجه دارند و اهمیت نگهداری صحیح آنها را نادیده میگیرند. با این حال، ما پیگیر وضعیت نگهداری نهالها هستیم و در سایت روستای برکه، بیش از ۸۰ درصد از نهالها وضعیت مناسبی دارند.
آیا در انتخاب گونههای درختی به شرایط زیستمحیطی منطقه توجه میشود؟ نقش مردم در از بین رفتن درختان چیست؟
درختهای انتخابی ما بومی و کممصرف هستند و به کمآبی مقاوماند. برخلاف برخی پروژههای شهری که از سوزنیبرگهای پرمصرف استفاده میکنند، ما در سه سال گذشته فقط درختهای بومی کاشتهایم. متأسفانه در برخی موارد کشاورزان یا افراد سودجو به زمینهای نهالکاری شده طمع دارند و با تخریب آنها به دنبال تصاحب زمین هستند.
اگر اختیار اجرای یک پروژه بزرگ محیطزیستی را در دیواندره داشتید، اولویتتان چه بود و چه پیشنهادی دارید؟
اولویت نخست من ساماندهی و مکانیزهکردن سایت زباله و تفکیک آن از مبدا است. اولویت دوم، راهاندازی نهالستانی متناسب با زیستبوم دیواندره است تا نیاز منطقه را به نهال تأمین کند و درختانی کاشته شوند که با شرایط اقلیمی منطقه سازگار باشند.
اگر بخواهید با یک جمله امید را به علاقهمندان محیطزیست منتقل کنید، چه میگویید؟
باور داشته باشیم حتی یک حرکت کوچک، مثل برداشتن یک زباله از زمین، میتواند جرقه یک تحول بزرگ باشد. ما باید از خودمان شروع کنیم، با عشق به طبیعت، تغییر را رقم خواهیم زد.// عدالت خبر دیواندره