جاده های مرگ در کردستان

جاده مرگ نماد تبعیض و بی‌عدالتی است. از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب استان کردستان یک جاده ایمن وجود ندارد

جاده مرگ نماد تبعیض و بی‌عدالتی است. از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب استان کردستان یک جاده ایمن وجود ندارد

 مسلم زارعی  
اینجا سرزمین من است
غصه وغم به کنار این زادگاه من است
 مردم چندین استان،شهرستان و روستاهای تابعه آنها در استان کردستان از این جاده‌های پرخطر عبور می‌کنند و به خاطر تعداد زیاد جان‌باختگان در تصادفات و عواقب ناخوشایند آن مانند خسارات مالی و معلولیت‌های اتفاق افتاده در این جاده‌ها، این شاهراه‌های خطرناک به جاده مرگ، جاده سوخته و... مشهور شده‌اند.

جاده مرگ نماد تبعیض و بی‌عدالتی است. از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب استان کردستان یک جاده ایمن وجود ندارد؛ تبعیضی که در طول چند دهه اخیر ایجاد شده و بر محرومیت این منطقه که نیمی از غلات و لبنیات کشور را در بر می‌گیرد، افزوده است.

از جمله جاده سقز به دیواندره -دیواندره به سنندج خطرناک‌ترین جاده‌های کشور به شمار می‌رود و تعداد بی‌شماری جان‌ باخته‌اند که امروزه موجب شده تا مردم آن را جاده مرگ بنامند.

جاده های نامبردی یادآور مصیبت‌هایی است که اثرات اجتماعی آن تا به امروز نیز ادامه دارد؛ مصیبت‌هایی مانند جان باختن چند عضو از یک خانواده، معلولیت‌های شدید جسمی، خسارت‌های شدید مالی و... که همچنان دامن‌گیر خانواده‌هایی است که در این جاده‌های ناایمن تردد داشته‌اند.

چرا جاده های مذکور باید به جاده سوخته معروف شود و یادآور مینی‌بوس‌هایی باشد  که بر اثر واژگونی سوخته‌اند و چندین نفر جان باخته اند؟

چرا جاده سقز به دیواندره که دارای بدترین شرایط ممکن و وضعیت پرتگاهی است، شاهد هیچ تغییر مثبتی نیست؟ جاده‌ای که شاید روزی نباشد که خبرهای ناگوار تصادف و جان باختن مردم در آن به گوش نرسد.

چرا با وجود این مصیبت‌های بی‌پایان در جاده‌های مرگ و سوخته، مسئولین جهت تعریض و بهسازی این جاده‌ها اقدام موثر و قابل توجهی انجام نمی‌دهند یا اگر اقدامی کوچک کرده اند لاکپشتی در حال بهسازی اند؟

اینجا سرزمین من است
غصه وغم به کنار این زادگاه من است
ببوسم خاک این شهرغنی را
ببوسم دست کارگران وطنی را
شهر من به ماها تعلق دارد
نه آنها که بیگانه اند وآشنا دارند